به وبلاگ ما خوش آمدید نظر یادتون نره

Happy birthday amin 💐🎉🎉

فکر کردم دیگه فراموشم کردی.یه لوبیا بهم داده بودی یادته رو برگش نوشته بود Ilove you

میخوام بکارمش در بیاد هنوز دارمش

amin

ادامه نوشته

نیلی

ادامه نوشته

امین

ادامه نوشته

نیلو

ادامه نوشته

امین

ادامه نوشته

نیلو

ادامه مطالب

ادامه نوشته

امین

 ادامه مطلب 

ادامه نوشته

کرونا شده بودم از اخرای مرداد تا وسط شهریور 

هنوزم درگیرم سردرد هایی میاد سراغم ک امونمو میبره

چه دروغ بزرگیست

چه دروغ بزرگیست که اینجا شهر پر جمعیتی ست!

تو که نیستی

اینجا هم خالی از آدم است…

ادامه نوشته

....

ادامه نوشته

نیلو

فرقی ندارد
چه ساعت از شبانه روز باشد
صدایت را که می شنوم
خورشید در دلم طلوع می کند

ادامه نوشته

امین برو ادامه مطلب

ادامه نوشته

واقعا من ک پیر شدم خیلی 

بابا شدی یا نه؟

ادامه نوشته

امین

این وبلاگ رو 10 سال پیش زدیم 

باورت میشه که 10سال گذشته

داریم پیر میشیم

امین

همیشه و هر لحظه به یادتم باور کن

اولین آخرین عشق من

میشه فراموش کرد لحظه های باتو بودنو؟

اون همه خاطره 

من همیشه بهت فکر میکنم همیشه و هر لحظه باورت نمیشه 

 

به تاریخ هرسال

به تاریخ هرسال فردا تولدمه یعنی یادته؟

یادت هست اینو خودت بهم دادی

یادگار قدیم

چه جااب اصلا یادم نبود

خانه دلتنگِ غروبی خفه بود

خانه دلتنگِ غروبی خفه بود
مثلِ امروز که تنگ است دلم
پدرم گفت چراغ
و شب از شب پُر شد
من به خود گفتم یک روز گذشت
مادرم آه کشید؛
«زود بر خواهد گشت.»
ابری آهسته به چشمم لغزید
و سپس خوابم برد
که گمان داشت که هست این همه درد
در کمینِ دلِ آن کودکِ خُرد
آری، آن روز چو می رفت کسی
داشتم آمدنش را باور
من نمی دانستم
معنیِ «هرگز» را
تو چرا بازنگشتی دیگر؟
آه ای واژه ی شوم
خو نکرده ست دلم با تو هنوز
من پس از این همه سال
چشم دارم در راه
که بیایند عزیزانم، آه
هـ الف سایه (هوشنگ ابتهاج)